به گزارش قدس آنلاین به نقل از ایرنا، این روزنامه آمریکایی درباره هیلاری کلینتون نوشت: شیوه کاری اش تداوم همان سیاست ترقی جویانه 'اوباما' و برگرفته از برنامه رفاه به شیوه فرانسه و نیز حکمرانی به شیوه دولت ناظر است. تقریبا در تمام شئونات داخلی، کلینتون دستور کار اوباما را پیاده خواهد کرد البته گرایشش در همه حال به سمت چپ (دمکرات) است.
رئوس کلی برنامه های او عبارتند از: افزایش مالیات ها، افزایش مستمری بازنشستگان و هزینه کردن بیشتر دولت بر روی این طرح که هم اکنون قابل اجرا نیست، یارانه های بیشتر، کنترل قیمت بر روی طرح 'اوباما کر' ObamaCare ، نظارت بیشتر بر تجارت در همه نوع آن ، کم کردن سخنرانی های سیاسی و گنجانده شدن اصول و ارزش های بیشتر فرهنگ لیبرال در آموزش و پرورش مدارس و کلیساها.
بزرگ ترین تاوان اجرای این سیاست ها از دست رفتن سال هایی بیشتر در کندی رشد اقتصاد است. اقتصاد آمریکا از سال 2005 به این سو هرگز در هیچ سالی سه درصد رشد نداشته است. توجیه مشاوران کلینتون این است که آمریکا نمی تواند سریعتر از این رشد کند.
به هر حال، نابرابری یک مشکل عظیم در اقتصاد آمریکاست. توزیع بیشتر درآمد، داروی اختصاصی تیم اقتصادی کلینتون برای درمان این بیماری است.
تقویت بومی پرستی و حمایت از تولیدات داخلی، هزینه های کند بودن رشد اقتصاد را بالا می برد و این برای اقتصاد تباه کننده است. درآمدهای هموار و یکدست منتهی به تنش های اجتماعی و جدال های سیاسی بیشتر خواهد شد. برای کشوری که به توسعه دادن فرصت ها خو گرفته است، حال تصور جنگیدن برای گرفتن سهمی از یک قطعه کوچک شیرینی، حقیقتا زشت خواهد بود. با این برنامه اقتصادی ارائه شده می توان انتخابات 2020 را بعد از چهار سال تداوم رشد یک درصدی تجسم کرد .
برخی جمهوریخواهان می گویند که کلینتون در مقایسه با اوباما میل بیشتری به مذاکره با آنها خواهد داشت. اما این خیالی بیش نیست. در طول رقابت انتخاباتی 2016 او حتی یک شاخه زیتون سیاسی هم به جمهوریخواهان نشان نداد. دستور کار فعلی او بازتاب دورانی است که او یک فعال سیاسی بود و هنوز طرح درمانی ' هیلاری کر' شکست نخورده بود و این شکست موجب شد تا او اصولی از قالب 'نو دمکرات ها ' را خریداری کند .
در 2017 او سناتور ' الیزابت وارن' و 'برنی سندرز' را در کنار خود خواهد داشت تا او را هرچه بیشتر به سمت چپ هدایت کنند. در خصوص دستگاه قضا هم، کلینتون کمتر خود را مقید به دادگاهها خواهد کرد. اوباما اکثر دادگاههای فدرال استیناف را بازسازی کرد و دیوان عالی هم در نوک تیز این تغییرات قرار دارد. پیروزی هیلاری به معنای تسلط قضایی مترقی به مدت یک نسل یا بیشتر در کشور خواهد بود.
این یعنی چراغ سبز نشان دادن به اینکه دوباره فرهنگ دشنام و فحش و ناسزا بر جامعه حاکم می شود . و اما شفاف ترین امتیاز کلینتون درقبال ترامپ، عرصه «سیاست خارجی» است. کلینتون در سیاست خارجی احترام بیشتری به نقش آمریکا در حفظ و حراست از نظم جهانی قائل است و تجربه این کار را هم دارد. او در این عرصه، گاهی از اوقات در مقایسه با اوباما موضع جنگ طلبانه تری اتخاذ کرده اما در عین حال مرتکب بدترین خطاها هم شده است .
در فهرست کردن این خطاها می توان از تنظیم مجدد روابط با روسیه که به نحو بدی سبب سوء تعبیر 'ولادیمیر پوتین' شد یا توافق هسته ای با ایران یا عقب نشینی از عراق در سال 2011 و نیز رها کردن لیبی به حال خود بعد از سرنگونی 'معمر قذافی' به دست ائتلاف اروپا و آمریکا اشاره کرد.
او (کلینتون) حتی اگر هم بخواهد رهبری آمریکا را بر جهان اعاده کند، با این پرسش روبه رو خواهد بود که با کدام ابزار؟ طرح افزایش مستمری و مالیات ها باعث فشرده شدن رشد اقتصادی و بودجه خواهد شد که برای تامین اعتبار بیشتر هزینه های دفاعی شرط لازم است .
همانگونه که حوادث دو هفته اخیر نشان داد کلینتون تمایل شدید به یک پارانویای (آشفتگی فکری) سیاسی و رازداری دارد و مانند 'ریچارد نیکسون' وسواس عجیبی نسبت به دشمنان دارد. او حلقه پیرامون خود را با مشاورانی پر کرده است از قبیل 'سیدنی بلومنتال' و 'دیوید بروک ' که دائما به او پرهیز از پاسخگو بودن و موضع گیری را تلقین می کنند.
به زعم منتقدانش، بدترین عیب کاری و حرفه ای کلینتون در پرونده سوابق کاری اش، تصمیم گیری متحیرانه اش در استفاده از یک سرور ایمیل شخصی برای کار اداری بود. البته کلینتون موفق شد از شر تعقیب قوانین فدرال بگریزد اما بالاخره قضیه لو رفت اما او خطایش را به گردن نگرفت و همه ایمیل ها را منتشر نکرد بلکه مقابل آن مقاومت و فریبکاری کرد. اما به هر حال، این فساد کلینتون قابل تحمل است چون منحصرا برای بخ دست آوردن و حفظ کردن قدرت سیاسی بوده است.
در مجموع آنکه با احتساب این ارزیابی ها، اگر کلینتون روز سه شنبه برنده شود؛ شیوه پیروز شدن او به استعدادش برای حکمرانی آسیب می رساند.او به جای پیش رفتن بر مبنای یک حکم و دستور کار سیاسی،بر آن شد تا شخصا ترامپ را نابود کند. کلینتون باید خوب حواسش جمع باشد. در مقابل او کنگره ای ایستاده که مصمم است از همان روز نخست کاری کلینتون او را به دقت زیر نظر بگیرد. کلینتون ضمن آن زیر عینک تیزبین مردم رای دهنده قرار دارد. مردمی که فوق العاده دو قطبی شده اند و ابدا به او اعتماد ندارند .
میل غریزی کلینتون، گرایش هرچه بیشتر به چپ (دمکرات) خواهد بود تا تکیه گاه سیاسی برای خود بخرد و ضمن آن با جمهوریخواهان در کنگره هم سازش کند، ولو به هر سختی ممکن که شده است.
اما به هر حال باید نسبت به انعطاف پذیری دمکراسی آمریکا خوش بین ماند. چهار سال دیگر، حکومتی مترقی و تهاجمی، دولتی را که غول بی شاخ و دم در اقتصاد و زندگی اجتماعی است، تثبیت خواهد کرد. در چنین دولتی، فضای کار و پیشرفت برای تجارت خصوصی و موسسات اجتماعی میانی غیرسیاسی تنگ خواهد بود.
وجه ممتاز کلینتون بر ترامپ این است که او عضوی آشنا از طبقه نخبگان کشور است و بنابراین نیازی به کنکاش در مجهولات او به خصوص در عرصه سایست خارجی نیست. اما مشکل کار او هم همین است، اینکه ما همه چیز را در مورد گذشته و سوابق او می دانیم.
۱۸ آبان ۱۳۹۵ - ۱۷:۳۸
کد خبر: 472875
روزنامه وال استریت ژورنال در گزارشی نوشت: آمریکایی ها در حالی فردا سه شنبه برای انتخاب رئیس جمهوری آینده شان به پای صندوق های رای می روند که میلیون ها تن آنها حقیقتا این انتخابات را بدترین انتخاب در طول عمرشان می دانند. هر دو نامزد عمیقا پر عیب و نقصند اما به هر حال یکی از آنها رئیس جمهوری آینده امریکا خواهد بود.
نظر شما